خیلی وقته
شبیه مامانای کارمند شدم
از اون زنای خسته که
گاهی وقتا تو اتوبوس و تاکسی چشماشونو هم میذارن
لبخنداشون تلخ و کجه
مقنعه و موهاشون هم
وقت کم میارن
شبا خسته ی واقعی ان
می دوئن
می دوئم
اما انگار خودمم می دونم
بی فایده س
شبیه مامانای کارمند شدم
از اون زنای خسته که
گاهی وقتا تو اتوبوس و تاکسی چشماشونو هم میذارن
لبخنداشون تلخ و کجه
مقنعه و موهاشون هم
وقت کم میارن
شبا خسته ی واقعی ان
می دوئن
می دوئم
اما انگار خودمم می دونم
بی فایده س